آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

من در بهشتم یا جهنم؟؟

جهنم و بهشت در آن دور دست ها انتظار ما را نمی کشند. جهنم و بهشت را هم اکنون میسازیم و به عبارت دیگر، هم اکنون در بهشت یا جهنم زندگی می کنیم. حجاب این عالم و ستاریت خداوند مانع از تجربه سوزش آتش و صفای بهشت خلد برین بصورت ملموس در این جهان شده است...

خرد شما چقدر است؟؟

انسان خردمند 6 نشانه دارد(راه تشخیص خرد آدمیان):


  1. الحِلمُ عِندَ الغَضَبِ >   کنترل خود هنگام غضب
  2. الصَّبرُ عِندَ الرَّهَبِ >   صبر در اتفاقات و حوادث
  3. القَصدُ عِندَ الرَّغَبِ >   میانه روی هنگام رغبت (ولو میلت میکشد و توانایی داری، اما باید میان روی کرد، مثلا در استفاده از اینترنت، غذا خوردن و ...)
  4. تَقوى اللّه‏ِ فی کُلِّ حالٍ >   تقوای الهی داشتن.
  5. حُسنُ المُداراةِ >   مدارا کردن با مردم.
  6. قِلَّةُ المُماراةِ >   کمی جدال و دعوا (اهل دعوا و بحث بیهوده نیست).
امام علی (ع)

حسینم وا حسینم

 و باز دلم از کاروان کربلا جا ماند...

خدایا بهشت را نمیخواهم...

بهشتِ من حسین است...

حســــــــــــــین نقطه عطف زندگیم

حســــــــــــــین معنای هستی ام

من مهدی(عج) را از درِ حســــــــــــــین شناختم


ای ساربان آهسته ران که آرام جانم می رود...

ارتباط با امام عصر(عج)

در روایتی وارد شده که چهار نفر همیشه و دائما در محضر مقدس و مبارک آقا امام زمان(عج) هستند؛ مانند حضرت خضر و الیاس. این عده «اوتاد» نام دارند.

عده ای دیگر که یک درجه از اوتاد پایین ترند «ابدال» نام دارند. این گروه را برای این ابدال می نامند که با در گذشت هر کدامشان، فرد دیگری که در مقام پایین تر از اینان قرار دارند- «اشراف» یا «نُجبا»- جایگزین وی می شود. در روایتی رسول اکرم (ص) درباره ی آنها فرموده اند: «ابدال مقام خود را با نماز و روزه و صدقه ی فراوان به دست نیاورده اند؛ بلکه با جان نثاری و از جان گذشتگی بدست آورده اند». در همین حدیث وارد شده که ابدال نیز با امام زمان (ع) ارتباط مستقیم دارند.

ابدال، ابدال نشدند مگر با «بِسََخاءِ الأنفُس» ما هم باید کوه نفسمان را له کنیم و از میان ببریم. آن گاه حضرت ولی عصر ع خود به سراغمان خواهند آمد.

زمزمه ای خدایی(فرازی از دعای کمیل)

فَإِلَیْکَ یَا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهِی وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ مَدَدْتُ یَدِی‏، فَبِعِزَّتِکَ اسْتَجِبْ لِی دُعَائِی وَ بَلِّغْنِی مُنَایَ وَ لاَ تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِکَ رَجَائِی،‏

اینک من به دعا رو بسوى تو آوردم و دست حاجت به درگاه تو دراز کردم، پس به عزت و جلالت قسم که دعایم مستجاب گردان و مرا به آرزویم (که وصال توست) برسان و امیدم را به فضل و کرمت ناامید مگردان

وَ اکْفِنِی شَرَّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنْ أَعْدَائِی‏، یَا سَرِیعَ الرِّضَا اغْفِرْ لِمَنْ لاَ یَمْلِکُ إِلاَّ الدُّعَاءَ،

و از شر دشمنانم از جن و انس کفایت فرما، اى که از بندگانت بسیار زود راضى میشوى ببخش بر بنده‏اى که بجز دعا و تضرع بدرگاهت مالک چیزى نیست

فَإِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تَشَاءُ یَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفَاءٌ وَ طَاعَتُهُ غِنًى‏، ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ،

که تو هر چه بخواهى میکنى اى که نامت دواى دردمندان و یادت شفاى بیماران است و طاعتت بى‏نیازى از هر چه در جهان، ترحم کن به کسى که سرمایه‏اش امید به توست و اسلحه‏اش گریه است

یَا سَابِغَ النِّعَمِ یَا دَافِعَ النِّقَمِ یَا نُورَ الْمُسْتَوْحِشِینَ فِی الظُّلَمِ یَا عَالِماً لاَ یُعَلَّمُ‏، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ‏،

اى بخشنده کاملترین نعمت اى دفع کننده هر بلاء و مصیبت اى نور دلهاى وحشت زده در ظلمات (فراق) اى داناى علم ازل تا ابد بى‏آموختن، درود فرست بر محمد (صل الله علیه و آله و سلم ) و آل محمد (علیهم السلام ) و با من آن کن که لایق حضرت توست

وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ الْمَیَامِینِ مِنْ آلِهِ (أَهْلِهِ) وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً (کَثِیراً)

و درود و رحمت خدا بر رسول گرامیش و امامان با برکات از اهل بیتش و سلام و تحیت بسیار بر آن بزرگواران باد.

التماس دعا

و خدای من این چنین است!!!

از جابر یکی از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) روایت شده است:

" زنی خدمت رسول خدا(ص) آمد، عرض کرد، زنی بچه اش را به دست خودش کشته است؛ آیا برای او توبه است؟ 

رسول خدا(ص) فرمودند: قسم به خدایی که جان محمد در قبضه قدرت اوست، اگر آن زن هفتاد پیغمبر را کشته باشد و پشیمان باشد و توبه نماید، و خدای تعالی صدق اورا بداند، که دیگر به هیچ گناهی رجوع نمی نماید، توبه اش را قبول می فرماید و گناهش را عفو می کند و بدرستی که توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناه نکرده است"

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لئالی الاخبار ج 1 باب 3 ص 364 . به نقل از گناهان کبیره . نوشته شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب. دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. ج 1و 2.


یا حسین (ع)

امام حسین (علیه السلام) :

ایمان بنده مومن کامل نمیشود مگر اینکه در او چهار خصلت باشد :


1.اخلاقش نیکو باشد

2.بخشنده باشد

3.از گفتن حرفهای زیادی خودداری کند

4.زیادی مالش را انفاق کند. 

 ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 454

ندای منقم حسین(ع)

5 ندای حسینیِ آقایم وقتی ظهور کند انشالله:

1. اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم

(آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم).

2. اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم   

(آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده).

3. اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً   

(بیدار باشید ای اهل جهان که جدّ من حسین را تشنه کام کشتند).

4. الا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین طَرَحُوهُ عُریاناً   

( بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را برهنه روی خاک افکندند).

5. اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً   

( آگاه باشید ای جهانیان که حق جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردن).

 (الزام الناصب ، ج 2 ، ص 282)

بخاطر عاشورا، راضی ام!

در تشرفی از امام مهدی(عج) پرسیدند:«آقا! از مردم ایران راضی هستید؟» فرمودند:«بله؛ راضی ام. بخاطر عاشورا که با همه ی وجود به میدان می آیند، راضی ام».

مردم ایران با عاشورا عشق بازی می کنند. درسشان را از عاشورا می گیرند. هر چه دارند از عاشورا دارند. حالا دشمنان می آیند قلم های زهرآگینشان را بسوی عاشورا می برند و می خواهند چیزی که سبب رضا و خشنودی امام زمان ع است از ما بگیرند و عقاید جوانان ما را سست و ناتوان کنند.

اما هدفشان را مگر در خواب ببینند!


گزیده ای از کتاب"آماده باش یاران امام زمان ع" نوشته استاد حسین گنجی

امام حسین (ع) را بعنوان خوارج کشتند!

امام حسین (ع) را بعنوان خوارج کشتند!

خارجی معنایش این نیست که اینها از کشورِ خارج آمده اند. آن زمان، اصطلاح خارجی به معنای امروز به کار نمی رفت. خارجی یعنی جزو خوارج. یعنی خروج کننده. در اسلام فرهنگی است مبتنی به اینکه، اگر کسی علیه امام عادل خروج و قیام کند، مورد لعن خدا و رسول و مؤمنین و نیروهای مؤمنین قرار می گیرد. پس خارجی یعنی کسی که علیه امام عادل خروج می کند. لذا، همه مردم مسلمان، آن روز از خارجیها، یعنی خروج کننده ها، بدشان می آمد.

در حدیث است که «من خرج علی امام عادلٍ فدمهُ هدر» کسی که در اسلام، علیه امام عادل خروج و قیام کند خونش هدر است. اسلامی که اینقدر به خونِ مردم اهمیت می دهد، در اینجا، چنین برخوردی دارد. به هنگام قیام امام حسین ع کسانی بودند که پسر پیغمبر، پسر فاطمه زهرا و پسر امیرالمؤمنین علیهم السلام را بعنوان خروج کننده بر امام عادل معرفی کردند! امام عادل کیست؟ یزید بن معاویه!

خوب دستگاه حکومت ظالم هرچه دلش می خواست میگفت. مردم چرا باید باور کنند؟! مردم چرا ساکت بمانند؟! آنچه بنده را دچار دغدغه می کند همین جای قضیه است. می گویم: چه شد که کار به اینجا رسید؟! چه شد که امت اسلامی که آن قدر نسبت به جزئیات احکام اسلامی و آیات قرآنش دقت داشت، در چنین قضیه ی واضحی، به این صورت دچار غفلت و سهل انگاری شد که ناگهان فاجعه ای به آن عظمت رخ داد؟؟! ...