آقای خوبم سلام
یا اهل الهدی اجتمعواآقای خوبم سلام
یا اهل الهدی اجتمعواکجاست؟
کجاست منتظرتو؟چه انتظار عجیبی!
توبین منتظران هم عزیزمن چه غریبی
عجیبترکه چه آسان نبودنت شده عادت
چه کودکانه دل سپردیم به بازی قسمت
چه بی خیال نشستم نه کوششی نه وفایی
فقط نشستم وگفتم خدا کند که بیایی!
آیا امکان دارد یک انسان قرن ها زندگی کند؟
بهترین دلیل بر امکان هر چیزی، واقع شدن آن چیز است. همین که طول عمر در میان پیشینیان روی داده و تاریخ، افراد زیادی را به ما نشان می دهد که عمری طولانی داشته اند، خود دلیل روشنی است بر این که طول عمر از دیدگاه عقل، امری ممکن است.
ادامه مطلب ...منتظرا سلام
یه سوال....
می دونستی امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:اگر من زمان مهدی (علیه السلام) بودم تمام عمر به او خدمت می کردم.
شاید بگی خوب که چی... نکنه انتظار داری منم تمام وقتم رو بزارم برا امام زمان
نه....
فقط می خواستم بگم آقا جان امام صادق ما الان در زمان مهدی شما هستیم اما تمام عمر که چه عرض کنم هفته ای به اندازه یه دعای ندبه یا یه دعای عهد برا مهدی شما وقت نداریم.
فقط میگیم آقا بیا خسته شدیم دیگه....
بیا که منتظرم من!
شمیم خانه زهرا بیا که منتظرم من
نسیم کوچه مولا بیا که منتظرم من
در این زمانه غربت ...
ادامه مطلب ...آقای خوبم سلام
همکلاسی سلام
یه سوال ...
میدونستی «فرید» و «شرید» از اسمای امام زمانه؟
حالا حتما میگی امام چه اسمای باحالی داره.
اما قسمت مهم این سوال اینه میدونی معنی این اِسما چیه؟
گفتنش برام راحت نیست ولی میگم تا تو هم بدونی شاید وقت کردیم بیشتر براش دعا کنیم و اون جوری بشیم که آقا میخواد
فرید یعنی تنها و شرید یعنی آواره
حالا هروقت خواستی بش سلام بدی بگو سلام آقایی که آقای مایی ولی تنهایی
یا بقیه الله آجرک الله
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
منبع:سایت خبری تحلیلی مهدی یاوران
آدینه ی سوم ؛ آستانه ی انتظار
نقطه سر خط
دوباره از نو ؛دوباره دفتری جدید باز می کنم
این صفحه را دوست ندارم
سیاهی این صفحه دلم را آشوب می کند
یادم را به آن ........
رو راست باشیم با خودمان
روی خودمان هم نمی آوریم چند بار از «الف» شروع کردیم و به« ب »نرسیده کبودی شب جلوی سیاهی مشقمان کم می آورد .
گفتیم دوباره نه ...این بار هم خراب شد .
و این سومین آدینه ..
دلت فهمید تو این آدینه ها که این دفتر جدید زندگی باید متفاوت باشه
این بار الفبای زندگی رو می خوای بنویسی
.
.
این ماییم که داریم مشق روزگار را تودفتر زندگی می نویسیم این مشق نیست که باید عوض شود این ماییم که باید ....
خودمان را چطور عوض کنیم؟
زورمان به خودمان نمی رسد می خواهیم مشق هستی را عوض کنیم!
.
.
میگم بیا قول شرف بدیم
به خودمون ,خدامون و آقامون
که این آدینه آغازی باشد زندگیمان را
زندگی که این دفترش را موعود امضا کرده
حالا فهمیدی چرا متفاوت ...
بسم الله شروع کن