آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

کجایی آقا

آسمان غرق خیال است کجایی آقا


آخرین هفته سال است کجایی آقا


یک نفس عاشق اگر بود زمین میفهمید


زندگی بی تو محال است کجایی آقا

عجله در ظهور نباید داشت

در روایتی از زبان شریف خاتم الأنبیاء (ص) آمده است:«اِنَّما اَهلَکَ النّاسَ العَجَلَة وَ لَو اَنَّ النّاسَ تَثَـبَّتوا لَم یَهلِک اَحَدٌ : جز این نیست که مردم را شتاب و زندگی و عجله نابود کرده است و اگر مردم عجله نمی کردند، هیچ کس نابود و تباه نمیشد». عامل هلاک انسان ها از نظر فکری و روحی و معنوی، عجله است. چهار روز نماز می خوانَد، و با همین چهار روز، منتظر کشف و کرامت است!

مرحوم شیخ عبدالکریم حامد این روایت را نقل می کرد که « الأحمقَ إذا صَلّی رَکعَتَینِ یَنتظِرُ الوَحیَ : بی خرد، زمانی که دو رکعت نماز می خواند، با همان دو رکعت، منتظر وحی است!» و پس از نقل آن می فرمود: «مَثَلش مانند کسی است که گوسفندی خریده و کمی جو و پوست هندوانه به آن حیوان داده است همین که گوسفند جو و پوست هندوانه را خورد، می رود به دنبه اش دست می زند تا ببیند چاق شده یا نه! آخر یک هفت - هشت روز، صبر کن! هنوز غذایش هضم نشده است، تو می خواهی گوسفند چاق شده باشد! دو رکعت نماز خوانده، می گوید: "امشب دیگر آقا را ببینم!"».

انسان نباید اینقدر عجول  باشد و سرعت بخرج بدهد.

باید منطق انسان این باشد:

آن قدر در می زنم این خانه را           تا ببینم روی صاحب خانه را

گزیده ای از کتاب آماده باش یاران امام زمان- استاد حسین گنجی

ارتباط با امام عصر(عج)

در روایتی وارد شده که چهار نفر همیشه و دائما در محضر مقدس و مبارک آقا امام زمان(عج) هستند؛ مانند حضرت خضر و الیاس. این عده «اوتاد» نام دارند.

عده ای دیگر که یک درجه از اوتاد پایین ترند «ابدال» نام دارند. این گروه را برای این ابدال می نامند که با در گذشت هر کدامشان، فرد دیگری که در مقام پایین تر از اینان قرار دارند- «اشراف» یا «نُجبا»- جایگزین وی می شود. در روایتی رسول اکرم (ص) درباره ی آنها فرموده اند: «ابدال مقام خود را با نماز و روزه و صدقه ی فراوان به دست نیاورده اند؛ بلکه با جان نثاری و از جان گذشتگی بدست آورده اند». در همین حدیث وارد شده که ابدال نیز با امام زمان (ع) ارتباط مستقیم دارند.

ابدال، ابدال نشدند مگر با «بِسََخاءِ الأنفُس» ما هم باید کوه نفسمان را له کنیم و از میان ببریم. آن گاه حضرت ولی عصر ع خود به سراغمان خواهند آمد.

بخاطر عاشورا، راضی ام!

در تشرفی از امام مهدی(عج) پرسیدند:«آقا! از مردم ایران راضی هستید؟» فرمودند:«بله؛ راضی ام. بخاطر عاشورا که با همه ی وجود به میدان می آیند، راضی ام».

مردم ایران با عاشورا عشق بازی می کنند. درسشان را از عاشورا می گیرند. هر چه دارند از عاشورا دارند. حالا دشمنان می آیند قلم های زهرآگینشان را بسوی عاشورا می برند و می خواهند چیزی که سبب رضا و خشنودی امام زمان ع است از ما بگیرند و عقاید جوانان ما را سست و ناتوان کنند.

اما هدفشان را مگر در خواب ببینند!


گزیده ای از کتاب"آماده باش یاران امام زمان ع" نوشته استاد حسین گنجی

چند جمله از دلم...

دیشب فیلم مختارنامه رو میدیدم. چقدر حرص خوردم از دست این کوفیان بیعت شکن. چقدر راحت زیر قول و قرارهاشون میزدند. خیلی برام سوال بود که چرا اینها اینجوری بودند. بی بصیرت بودند و طاعت ناپذیر... یعنی کلا اطاعت پذیر نبودند. مثلا وقتی مختار که امیرشون شده بود به اونها میگفت با دشمنان فعلا مدارا کنید، اونها میگفتند حب مقام او رو گرفته و تشخیص نمیدادند که آقا! وقتی یکی رو امیر خود قرار دادی یعنی بهش اعتماد داشتی! خوب پس ازش تبعیت کن. نباید که او دلیل همه ی کارهاش رو برای همه ی زیر دستاش و همه مردم توضیح بده.

خدا داره ما رو امتحان میکنه برای زمان ظهور حجتش. خدا می خواد ببینه ما چقدر طاعت پذیر حجتش هستیم؟! آیا ما هم مثل کوفیان به راحتی از کاری که باب میلمان نبود ایراد میگیریم و اعتراض میکنیم؟؟

امروز رهبر ما حکم مختار رو داره. گاهی برخی ها بر اساس عقل خودشون حرفی رو رد یا قبول میکنن. ولی حرف من اینه که عزیزان وقتی یکی شد رهبر و امیر یک جمع، برای پیروزی باید بقیه ازش تبعیت کنند. باید طاعت پذیر بود، وگرنه دشمن خیلی راحت به اون جمع پیروز میشه.

خوشحالم که ما تا امروز مثل کوفیانی که پشت علی(ع)،حسین(ع) و مختار رو خالی کردند نبودیم و مطمئنم که نخواهیم بود. انشالله حضرت حجت ظهور کنن تا ما به همه ی جهان نشون بدیم که "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند"...

عشق بازانِ چنین، مستحق هجرانند!

نوشته اند که شخصی آرزوی تشرف خدمت امام زمان (عج) را داشت. عمری «یا ابن الحسن» می گفت و گریه می کرد و می خواند:

منتظران را به لب آمد نَفَس                ای شه خوبان تو به فریاد رس!

یک مرتبه مکاشفه ای برایش رخ داد. آن شخص در مکاشفه خود را در خیمه و چادر برافراشته ای دید. و دید که از طرف خداوند یک حَوراء(زنی که سفیدی چشمش بسیار سفید و سیاهی چشمش بسیار سیاه است و از نعمتهای بهشتی است. جمع آن حور است) برایش فرستادند، حلال و پاک و طیب و گفتند:«این همسر تو در بهشت است».

پس از مدتی قالی گران بهایی آوردند و گفتند: «این قالی هم برای توست. آن را در خیمه بینداز!». این شخص نگاهی به قالی و نگاهی به همسرش انداخت که همان دم، قاصدی آمد و گفت: «فلانی، تو که یک عمر در انتظار آمدن امام زمان بودی و یا صاحب الزمان ! و یا ابن الحسن می گفتی؛ اکنون آقا (ع) تشریف آوردند و به تو اذن ملاقات دادند و میگویند: بیایید». آن شخص گفت: «به آقا بگویید چشم! چند دقیقه به من فرصت بدهید، بعد خدمتتان خواهم رسید». قاصد رفت و دوباره آمد و گفت:«آقا می فرمایند الان بیایید». این فرد باز همان جواب قبلی را داد. قاصد رفت و برای بار سوم بازگشت و گفت: «آقا می فرمایند من منتظر تو هستم!» این بار به قاصد گفت:«به آاق بگو: بد زمانی آمده ای! بالاخره هر چیزی وقتی دارد! الان که وقت آمدن و ملاقات نیست!».

این مکاشفه، حال بنده و امثال بنده نیز هست. نکند حضرت پیغام بفرستند که :«بیا! و من بگویم آقا صبر کن قرضم را بدهم، چشم! صبر کن خانه ام نیمه کاره است، تمامش کنم، چشم! صبر کن ازدواج کنم، چشم! مدرکم را بگیرم، چشم!» و امثال این ها...

ما باید با کفش بخوابیم! البته نه به این معنی که همین کفش هایمان را پا کنیم و بخوابیم! منظورم اینست که چنان آماده باشیم تا همین که الفِ آقا را گفتند بپریم و پرواز کنیم!

گزیده ای از کتاب"آماده باش یاران امام زمان ع" نوشته استاد حسین گنجی

باید به نیاز خود به ولی عصر(عج) پی برد

شخصی آمد به محضر امام صادق (ع) و عرضه داشت:« یابن رسول الله! من از بادیه ها و بیابان ها آمده ام؛ راهم دور است. آن قدرها برایم امکان ندارد که در محضر مبارک و شریف شما باشم؛ دست کم لطف و عنایتی بفرمایید، تا گاهی شما را در خواب زیارت کنم».

امام صادق ع فرمودند:« وقتی به منزل رفتی، نمک و آب شور زیاد بخور». آن شخص هم صاف و ساده بود؛ رفت و تا توانست آب شور و نمک خورد. شب که خوابید، تا صبح ده ها بار خواب آب دید! به قول ما یک بار دریاچه ی خزر را دید، یکبار اقیانوس اطلس را و یک بار اقیانوس آرام را!

از خواب بیدار شد و با خود گفت:«چر امشب دائما خواب آب دیدم؟!» به محضر مبارک امام صادق ع آمد و گفت:«یا ابن رسول الله! من آن کار را کردم و در خواب فقط آب دیدم!»

حضرت ع فرمودند:«این یک مثال بود، خواستم آگاه بشوی. می دانی چرا همه اش آب می دیدی؟ چون بدنت احساس نیاز و ضرورت به آب می کرد. اگر می خواهی ما را هم ببینی، احساس نیاز کن و تشنه باش».

آب کم جو، تشنگی آور به دست              تا بجوشد آبت از بالا و پست

جواب نامه امام زمان (ع) به اسحاق بن یعقوب

امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در جواب نامه اسحاق بن یعقوب و سؤال‌های او، نوشته اند:

«خداوند تو را هدایت کند و ثابت قدم بدارد؛ اما اینکه درباره منکران از خاندان و عموزادگان ما سئوال کردی، بدان که بین خدا و هیچ کس خویشاوندی نیست و کسی که مرا انکار کند از من نیست و عاقبت او همانند سرانجام پسر نوح است... و اما اموال تان را تا پاکیزه نکنید قبول نمی‌کنیم...

و اما اموالی که برای ما فرستادی از آن رو می‌پذیریم که پاکیزه و طاهر است... و کسی که اموال ما را حلال شمرده و آن را بخورد همانا آتش خورده است... و چگونگی استفاده از من، مانند بهره مندی از خورشیدِ پشت ابر است و من امان مردم روی زمین هستم همانطوری که ستارگان امان اهل آسمانها هستند. و از اموری که سودی برایتان ندارد پرسش نکنید و خود را در آموختن آنچه از شما نخواسته‌اند به زحمت نیفکنید و برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که همان، فرج شماست، سلام بر تو‌ای اسحاق بن یعقوب و سلام بر هر کسی که پیرو هدایت است.»

کمال الدین- ج 4- ص 237

یا حسین(ع)




حسین روح و روانم

حسین آرام جانم

اللهم ارزقنا زیارة الحسین فی الدنیا و الآخرة

اللهم ارزقنا شفاعة الحسین فی الدنیا و الآخرة

اللهم عجل لولیک الفرج

منتظر واقعی

انتظار کشیدن که از وظایف یاران امام زمان (عج) است یک حالت و عمل قلبی و درونی است که آثار و برکت های فراوان بیرونی هم دارد.

انسان منتظر یک حالت *تَجافی و بریدگی از این عالم طبیعت و دنیا دارد. یعنی در دنیا بصورت نیم خیز نشسته است تا همین که ندای آسمانی به گوشش رسید که 

یا أهل الهدی! اجتمعوا

 از سر سفره ی جهان برخیزد و خود را به آقایش برساند.

 و منتظر را نشانه هایی است: اول پرهیز از گناه، دوم انجام واجبات، سوم داشتن اخلاق الهی و چهارم دعوت به دین خدا. بنابراین انسان منتظر یک چنین انسانی است که خودش را آماده کرده است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

* تجافی: در نماز مسئله ای فقهی داریم به نام تَجافی؛ به این صورت که اگر انسان، به رکعت دوم امام جماعت رسید، پیش از رکوع یا هنگام رکوع، به امام جماعت اقتدا می کند و هنگامیکه امام جماعت پس از رکعت دوم برای تشهد نشست، وظیفه ی فردی که در رکعت دوم به او اقتدا کرده بوده، این است که نیم خیز بنشیند و پس از این که تشهد امام جماعت تمام شد، با او برخیزد. عرب از این حالت نیم خیز با نام و تعبیر "تجافی" یاد میکند، یعنی "خالی کردن بن از زمین".

برگرفته از کتاب  " آماده باش یاران امام زمان(عج)- استاد حسین گنجی "