-ببین
می دونی منظورم چیه؟
-می فهمم چی میگی
و تو می فهمی که او هم تو را نفهمید
یه چیزی میگی برا پایان بحث و یا خیلی خوش بینانه بخوای در نظر بگیری براش حرف می زنی و ادامه میدی تا اون دیگه بحث تموم می کنه
و اون موقع اس که دوباره می فهمی که
قابل درک نیستی
.
.ولی انگار اینجا خیمه ای زده اند که صاحبخانه اش دست رد به سینه ی مهمانانش نمی زنه
تازه این تویی که باید بفهمیش
حالا فهمیدی چرا ...
ابن آدینه دلت هم گام با پاهایت قدم ها رو می شمرد ؟
حالا فهمیدی چرا...
.وقتی نگاهت به نگاه خادمین این حرم گره می خوره چرا ادب و مهر می بارد از این چشمان منتظر
تا حالا به این فکر کردی که رندگی که بناش بقیه الله باشه مسیر بهشت رو چه جوری می ره؟
به نظرت واقعا میشه عوض شد ومسیر زندگی رو عوض کرد؟
آره ولی این بار با دل و عقلت برو بنشین سر مکتب خانه ی عشق درس زیستن رو از آقا یاد بگیر
ادامه گامها خود به خود برداشته می شن این عهد خدا با بنده هاشه
راستی تا یادم نرفته...
این راه رو هم خراب کن تا بقیه هم نخوان امتحانش کنند!
دستت درست جوون!!!
وبلاگ خوبی دارید، موفق باشید
سلام بچه ها کارتون خیلی قشنگه امیدوارم امام زمان هم راضی باشن و در ادامه دادن این کار کمکتون کنند .ما شما را لینک کردیم اگه قابل دونستین شما هم مارا لینک کنید.
موفق باشید.
entehayentezar313.blogfa.com